نانای......دس دسی.......بزن قدش.....حرص خوردن.......لی لی لی لی حوضک
پسر طلای من،میشه گفت از اول تولدت من فعالیتمو شروع کردم برای اینکه شما نانا یاد بگیری.اصلا هم کوتاه نمیومدماااااا. تا اینکه حدود بیست روز پیش یهو دستاتو ریز ریز تکون دادی.خودتم کلا تکون میدادی.الهی فدات شمممممم. ولی الان به شدت هر چه تمام تر خودتو تکون میدی تا من میگم نانای نای شروع میکنی خودتو تکون دادن و خندیدن. این شد که زحمات من نتیجه داد. امروز هم بالاخره شما دس دسی یاد گرفتی..هوراااااااا دو سه رد وزی هم هست که بعد از تلاش فراوان بهت میگم بزن قدش، دستتو میاری بالا.الهی مامان فدای دستای کوچولوت بشم وقتی هم که باهات لی لی لی لی حوضک بازی میکنم تا دستت رو میگیرم،شما ف...
نویسنده :
پریسا ملکی
23:42