عشق مامان.آقا آرتاعشق مامان.آقا آرتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه سن داره

پسر پاییزی من

گردش

پسرم چند وقت پیش بود که رفتیم جاده چالوس.از صبح رفتیم تا عصر.خوش گذشت.ممنون که پیشمونی کوچولوی من ...
14 شهريور 1393

تشخیص رنگ زرد.

گل مامان یه سه،چهار روزی میشه که شما رنگ زرد رو شناختی.تو لگوهات بهت یاد دادم.چند تا لگوهای مختلف که جلوت باشه،بهت بگم پسرم یه رنگ زرد بده پریسا ،شما فوری  یه زرد برمیداری و میگیری طرفم.اونجاس که من دیگه میخورمتتتتتتت عاشقتممممممم همه بودو نبودم
8 شهريور 1393

اولین قدم

عزیز دلم شما دقیقا یک ساعت پیش اولین قدمتو برداشتی.الهی مامان فدات شم پسرم ما پارک بودیم که ساعت یک نصف شب شما از پای من گرفتی و بلند شدی، بعد من دستت رو ول کردم و شما یکدفعه دو یا سه قدم برداشتی من انقدر جیغ و داد کردم و سر و صدا کرپم شما خودت ترسیدی وای مامانی نمیدونی چه احساس قشنگی بود.از ذوق و خوشحالی داشتم بال در میاوردم .خیلی شیرینی پسرم دیگه داری راه میوفتی دردت به جونم الهی که همیشه قدمهات محکم و استوار باشه.از خدا میخوام تا ابد مراقب قدمهای پسرم باشه تا همیشه بهترین قدم رو برداره دوست دارم طلای نابم
8 شهريور 1393

روزانه ای مامانی و پسری

آقا کوچولوی من شما خیلی خیلییییییی شیطونی.راحت میشه گفت دیوار صاف رو میری  بالا.همش در حال گاز گرفتن و زدن منی.فقط هم زورت به من میرسه.تا بهت چپ نگاه میکنم حسابی  منو میزنی.سرم جیغ هایی میکشی که فقط یه بچه دو سه ساله میتونه اونطوری جیغ بکشه. حسابی منو دعوا میکنی.انقدر تو مامانی و من بچه.همه تو کارهای تو میمونم که توچقدرررررر باهوشی هزار ماشاالله آخه کارهایی که تو میکنی بچه های ده ماهه معمولا نمیکنن. ولی نسل شما ظاهرا شیطون تر از نسل قبل و نسل ما شدن اشکالی نداره تنت سالم و لبت خندون باشه شیطونی کن.منم وظیفمه که بدوام دنبالت همیشه از خدا میخوام خودش مواظب همه نینیهای کوچولو باشه و هیچ وقت هیچ مادری رو با بچش امتحان...
1 شهريور 1393

اولین ایستادن

مامانی  شما بیست و سوم مرداد بود دقیقا ساعت سه ظهر که یهو خودت تنهایی بلند شدی  وایسادی.خودتم تعجب کردی و جیغ زدی از هیجان.برگشتم سمتت دیدم وایسادی.شاید  حدود بیست یا سی ثانیه ایستادی.آخرشم خودت ننشستی من بغلت کردم و حسابی بغلت  کردم و جیغ زدم از خوشحالی و بوست کردم.بعد اونم هی کوچولو کوچولو سرپا میشدی  و میترسیدی و خودت مینشستی.ولی الان ترست کمتر شده.بیشتر می ایستی.الهی فدای پاهای کوچولوت بشم که میزاری رو زمین و سرپا میشی قند عسل من ولی نتاسفانه نتونستم عکس بگیرم.انقدر که خودم هیجان زده شدم و جیغ جیغ کردم یادم رفت
1 شهريور 1393

دوتا دندون بالا

عزیز دل پریسا،شما دقیقا تو ده ماهگیت یعنی چهارده مرداد یه دندون بالات درومد و دقیقا  فرداش هم دندون بغلیش درومد.یعنی تو دوروز دوتا دندون الهی مامان فداتتتتتتت
1 شهريور 1393